نفسی بابا

هستی ، فربد خوش اومدین

دیشب نفس گلم مهمون داشت . فربد و هستی و بابا و مامانش بعد از مدتها اومده بودن خونه نفسی. امروزم از صبح که پاشدیم ، از هستی و فربد کلی عکس گرفتیم. هی هستی لباس عوض میکرد وژست میگرفت و می گفت عمو عکس بگیر، حتی وقتی فربد داشت لباساشو عوض می کرد می پرید تو نوبت فربد و بازم عکس، عکس ، عکس و عکس ولی واقعا همه عکسا قشنگ دراومدن. چون عمو فرامرز موقع انداختن عکسا نبود هستی همش انتظار اینو می کشید که بابایی بیاد و عکسامو ببینه . تازه همون لحظه هم چند تا از عکسارو گذاشتیم تو facebook نفس . خاله سپیده سریعا like کردش. هستی هم از مامانش قول گرفت که براش یه صفحه face باز کنه. قراره امشبم هستی مهمون نفس باشه . آخه به نفس خیلی خوش میگذره وقتی...
27 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفسی بابا می باشد